90/5/1
12:45 عصر

لاله ی سرخ

یادگاری

سردارعشق

 

یک شب مثل همیشه برای خواندن نماز شب رفت در دل تاریکی دیجورساکت آرام و صحرای بیکران جبهه با گام های سبک برادران رزمنده را برای لحضه ای دقیقه ای ودنیایی تنها گذاشت.تنها با خود و خدای خود.

مدتها بود که تمنای درونی ام را می شنیدم که تکرار می کرد((سید خدا چگونه نماز می خواند؟))

و مدام طنین این سوال کنجکاوم می کرد تا از اسرار نمازاین سید مخلص و عارف اطلاع پیدا کنم و  چگونگی آن را دریابم. بنابراین آن شب بدون این که کسی متوجه شود ، سید را دنبال کردم آهسته آهسته به دنبالش گام برداشتم و او را دنبال کردم. مدتی که راه رفتیم، سید را می دیدم که با سکوتی ژرف به آسمان می نگرد و چیزهایی زمزمه می کند. جلوتر رفتم تا چهره نورانی او را بهترببینم که مرا دید.انگار نگاهش چیزی را در درونم شکست مانده بودم که قصدم را چگونه توجیه کنم که خودش بزرگوارانه به سخن آمد.برادر، عبادت خدا سرشاراز ناگفته هاست و گفتم : حاجی می شودمن هم با شما نماز شب بخوانم ؟ لبخندی زد سپس آرام گفت: نماز شب یعنی نماز گریه و ناله برای حق ودر تنهایی بهترمی توان گریه کردو مغفرت خواست.

 با این حرف ناخواسته اشک در چشمانم حلقه زد با خود گفتم: حاجی چیزی را می بیند که ما قادر به دیدن آن نیستیم، چیزهایی را درک می کند و می فهمد که ما هنوزیارای اندیشه آن را نداریم.و آنگاه گام های استوارش بود که به جلو حرکت می کردودر شب دیجور ناپدید شد.فردا صبح هنگام نماز چهره نورانی سید برافروخته تراز پیش شده بود.چشمانش از گریه سرخ و متورم شده بود انگار ساعت ها گریه کرده بود

 با توجه به همین فضائل وکمالات سید، رزمندگانی که در گردان ایشان بودند نماز شب خوان شدند وگردان(( یازهرا)) با نام گردان(( نماز شب)) یاد می شد.

 حاج سیدکمال فاضل دهکردی،3 تیر1342 در شهرکرد متولد شد. به خاندان عصمت و طهارت (ع) به ویژه مادر بزرگوارش حضرت زهرا (س) عشق می ورزید.

 باآغاز جنگ تحمیلی همراه سه برادرش به جبه هاشتافت.اخلاق و رفتار او در جبه ها زبان زد رزمندگان بودو همگی مجذوب خلقیات او شده بودند.

 سید کمال به دلیل شجاعت و لیاقتی که از خود نشان داد در عملیات محرم به عنوان  فرمانده گروهان انتخاب شد.و در همین عملیات به شدت مجروح شدطوری که پزشکان ازبهبودش ناامیدشدند.او در عالم خواب مادر بزرگوارش حضرت زهر ا (ع )را میبیند حضرت در عالم خواب به سید می فرماید:پسرم تو شفا پیدا کردی.برخیز ولی باید قول بدهی که جبهه را ترک نکنی .او در عملیات هایی چون والفجرمقدماتی،والفجر4که در این عملیات حماسه ها آفرید و مناطقی را به همراه ه1تن ازیارانش بدون آب و غذا و مهمات و به قول خودبااستعانت از امام زمان فتح کند.سید کمال همچنین فرمانده گردان حضرت علی اکبر در عملیات خیبرو در نهایت فرمانده گردان شهرکردشدکه با توجه به شدت علاقه اش نام این گردان را (یا زهرا) گذاشت.

 سرانجام به جواب دعایش که می فرمود:خدایا مرا به پیشگاه خود فراخوان سرانجام او در 23بهمن 1365که مصادف با دهه ی فاطمیه بود در عملیات والفجر 8 از ناحیه ی پیشانی وپهلو مورد اصابت ترکش قرار گرفت و به دیدار حق شتافت.

 به راستی که او سردار عشق و فضیلت بود